تو دختری کوچولوی محبوب ِ من
سلام دخترم، دوشنبه ی هفته ی پیش بود که سونو داشتم دکتر گفت تو دختری، ذوق کردم. دختر بودن تو یعنی تمام اون خواب هایی که دیدم درست بود، یعنی تو همون دختر کوچولویی هستی که من در خواب می دیدم؟ توام مثل مامان غمگین بودی. یه دختر سه چهار ساله ی غمگین که چندین بار به خوابم اومد پوست گندمی موهای مشکی نسبتا بلند و چشم های درشت. چقدر عکس سونو رو دوست داشتم، یه آدم کوچولو که جنینی خوابیده، دختر کوچولوی من :) جدیدا کما بیش متوجه حرکاتت می شم. اونها خیلی ظریفن و باید خیلی دقت کنم. هنوز هیچ نامی انتخاب نکردیم برات و یک لیست طویل از نام های احتمالی تهیه کردیم که تقریبا هیچ کدوم هم مقبول نبود. یا من نمی پسندیدم یا بابا. شرایط افسر...